کد مطلب:325 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:244

احکام سوگند
(مسأله 3303) «سوگند» بر دو نوع است:



اوّل: آن كه انسان برای اثبات یا نفی چیزی سوگند یاد كند، مثلاً بگوید: «وَالله، چنین بوده» یا «وَالله، چنین نبوده». این گونه سوگندها اگر راست باشد كراهت دارد، و اگر دروغ باشد گناه كبیره است ولی كفّاره ندارد، و اگر برای این كه خودش یا مسلمان دیگری را از شرّ فرد ظالمی نجات دهد به دروغ سوگند یاد كند، اشكال ندارد، بلكه گاهی واجب می شود، ولی اگر می تواند «تَوْریه» كند و توجّه به آن دارد، احوط آن است كه «تَوْریه» نماید(1).



دوم: آن است كه انسان برای انجام یا ترك كاری در آینده سوگند یاد كند، و به این وسیله انجام یا ترك آن كار را بر خود واجب گرداند، به عنوان مثال بگوید: «وَالله اگر به پدرم احترام نكنم، به فقیر صدقه می دهم» یا بگوید: «والله اگر سیگار بكشم، یك روز روزه می گیرم» در این صورت آن عمل بر او واجب می شود و اگر از روی عمد مخالفت كند، باید كفّاره بدهد و آنچه در مسائل آینده می آید، مربوط به نوع دوم است.



(مسأله 3304) سوگند صحیح دارای چند شرط است:



اوّل: كسی كه سوگند می خورد باید بالغ و عاقل باشد و اگر می خواهد راجع به مال خود قسم بخورد، باید سفیه نباشد ـ اگرچه حاكم شرع هم او را از تصرّف در مالش منع نكرده باشد ـ و از روی قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچّه، دیوانه، مست و كسی كه مجبورش كرده اند درست نیست، و همچنین است اگر در حال عصبانیّت بدون قصد سوگند بخورد.



ــــــــــــــــــــــــــــ



1 ـ «تَوْریه» آن است كه دروغ را به گونه ای ادا كند كه قابل انطباق بر راست نیز باشد و در دل حرف راست را قصد نماید.



[569]

دوم: كاری كه سوگند می خورد انجام دهد، باید حرام و مكروه نباشد و كاری كه سوگند می خورد ترك كند، باید واجب و مستحب نباشد، و اگر سوگند بخورد كه كار مباحی را بجا آورد، باید ترك آن در نظر مردم بهتر از انجام آن نباشد و نیز اگر سوگند بخورد كار مباحی را ترك كند، باید انجام آن در نظر مردم بهتر ازترك آن نباشد.



سوم: به یكی از اسامی خداوند متعال سوگند بخورد كه به غیر ذات مقدس او گفته نمی شود، مانند « خدا » و « الله »، و نیز اگر به اسمی سوگند بخورد كه به غیر خدا هم می گویند ولی به قدری به خدا گفته می شود كه هر وقت كسی آن اسم را بگوید، ذات مقدّس حق در نظر می آید ـ مثل آن كه به «خالق» و «رازق» سوگند بخورد ـ صحیح است، بلكه اگر به لفظی سوگند بخورد كه بدون قرینه، خدا را به نظر نیاورد ولی او خدا را قصد كند، بنابر احتیاط باید به آن سوگند عمل نماید.



چهارم: سوگند را به زبان بیاورد و اگر بنویسد یا در قلب خود آن را قصد كند، صحیح نیست، ولی آدم لال اگر با اشاره سوگند بخورد صحیح است.



پنجم: عمل كردن به سوگند برای او ممكن باشد، اما اگر هنگامی كه سوگند می خورد ممكن باشد و بعد تا آخر وقتی كه برای سوگند معیّن كرده عاجز شود یا برای او مشقّت داشته باشد، سوگند او از وقتی كه عاجز شده به هم می خورد.



(مسأله 3305) كفّاره مخالفت با سوگند، سیر كردن یا پوشاندن ده فقیر و یا آزاد كردن یك برده است، و چنانچه توان انجام هیچ كدام را نداشته باشد، باید سه روز روزه بگیرد.



(مسأله 3306) اگر پدر از سوگند خوردن فرزند نهی كند، یا شوهر از سوگند خوردن زن نهی نماید، در صورتی كه مزاحم حقّ پدر یا شوهر باشد، سوگند آنان صحیح نیست.



(مسأله 3307) اگر فرزند بدون اجازه پدر و زن بدون اجازه شوهر سوگند بخورد، سوگند آنان بعید نیست صحیح نباشد، لكن نباید احتیاط را ترك كنند.



(مسأله 3308) اگر انسان از روی فراموشی یا ناچاری به سوگند عمل نكند، كفّاره بر او واجب نیست، و همچنین است اگر او را مجبور كنند كه به سوگند عمل ننماید، و قسمی كه آدم وسواسی می خورد، مثل این كه می گوید: «وَالله الآن مشغول نماز می شوم» و به واسطه وسواس مشغول نمی شود، اگر وسواس او به گونه ای باشد كه بی اختیار به سوگند عمل نكند، كفاره ندارد.



[570]